Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایران اکونومیست»
2024-04-29@03:19:56 GMT

خاص‌ترین شاگردان امام صادق(ع) را بشناسید

تاریخ انتشار: ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۷۶۰۷۹۸

خاص‌ترین شاگردان امام صادق(ع) را بشناسید

امام صادق(ع) زمانی در حال پرورش شاگرد بودند که با پنج خلیفه اموی و دو خلیفه سفاک عباسی به‌خصوص منصور دوانیقی که خودش را اعلم می‌دانست و خونریزی‌های او به‌خصوص نسبت به سادات حسنی در تاریخ معروف است هم‌زمان بودند؛ در چنین فضای متشنجی امام صادق(ع) بدون هیچ ترسی عاشورای علمی خود را برپا و شاگردان و اصحاب بزرگی را پرورش دادند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

به گزارش ایران اکونومیست، امام صادق(ع) در سال‌های آخر حکومت امویان و اوایل حکومت عباسیان، با استفاده از درگیری بنی‌امیه و بنی‌العباس و مشغول بودن آنان به مسائل خود که موجب تخفیف خفقان شده بود، نهضت علمی و مذهبی خود را گسترش داده و عملا مدینه را حوزه درسی خود قرار دادند که در آن هزاران پژوهنده مشتاق، در رشته‌های گوناگون از محضر آن امام به صورت پنهانی و آشکار بهره می‌گرفتند.

شهرت علمی امام در بلاد اسلامی آن چنان چشم‌گیر و زبانزد خاص و عام بود که از نقاط بسیار دور سرزمین‌های اسلامی برای کسب فیض به مدینه و حوزه درس ایشان می آمدند و از دریای بی‌کران علوم الهی ایشان بهره می‌بردند. حتی بسیاری از متفکران غیرمسلمان نیز برای مذاکره علمی با امام به خدمت‌شان می‌رسیدند و حضرت به میزان سطح درک و علم‌شان پاسخ می‌گفتند.

محدثان، نام راویان موثق آن امام را گرد آورده‌اند که شمار آنان، با وجود اختلاف در آرا و گفتار به چهارهزار تن می‌رسد. تنها ابن عُقده زیدی که از شیعیان دوازده امامی هم نیست در کتاب رجال خود چهار هزار راوی برای آن حضرت برشمرده و کتاب‌های آنان را یاد کرده است. اما نکته قابل توجه درباره اصحاب امام این است که حدود ۵۵۰ نفر از آنان ایرانی بودند.

حسن بن علی وَشّاء از اصحاب گرانقدر علی بن موسی الرضا(ع) می‌گوید: در این مسجد (مسجد کوفه) نهصدتن از مشایخ حدیث را درک کردم که همگی می‌گفتند: حَدَّثَنی جَعْفَرُ بْن مُحَمَّد جعفر، بن محمد چنین حدیث کرد.

بسیاری از پرورش یافتگان مکتب امام صادق(ع) خود از دانشمندان و بزرگان فقهای زمان خود بوده‌اند که برای نمونه می‌توان به تعدادی از این افراد یعنی زُرارة بن اَعیَن و دو برادرش بَکر و حَمران، جمیل بن صالح و جمیل بن دَرّاج و محمد بن مسلم طائفی و برید بن معاویه و هشام بن حکم و هشام بن سالم و ابوبصیر و عبیدالله و محمد و عمران حلبی و عبدالله بن سنان و ابوالصباح کنانی و بسیاری دیگر از فضلا اشاره کرد.

جابر بن حیّان:

ابن خَلَکان سنَّی متعصب در شرح حال امام صادق(ع) می‌نویسد: شاگرد او ابوموسی جابر بن حیّان صوفی طرسوسی است. کتابی در هزار ورق تالیف کرده و رساله‌های جعفر صادق(ع) را که پانصد رساله است در آن فراهم آورده است.

جمیل بن دَرّاج:

او از دیگر خواص امام بوده است و روایت است که حضرت اسراری را به وی می آموخت که به دیگران تعلیم نمی داد.

لیث بن البُختری:

او از شاگردان امام صادق(ع) و امام باقر(ع) بود و امام صادق(ع) او را از ارکان زمین و از دانشمندان معرفی می‌کند.

هِشام بن حَکَم:

از بزرگترین متکلمین شیعه و از اصحاب امام صادق(ع) بود. جایگاه او در نزد امام صادق(ع) تا حدی است که حضرت در مورد او می‌فرمایند «هشام بن حکم مراقب و نگهبان حق ما و مؤید صدق ما و نابودکننده نظرهای باطل دشمنان ماست. کسی که از او پیروی کند، از ما پیروی کرده است و کسی که با او مخالفت کند با ما مخالفت ورزیده است».

جابر بن یزید جُعفی:

از خواص امام باقر(ع) و امام صادق(ع) بوده است. از امام صادق(ع) در مورد او نقل شده است که همانا او را جابر نامیدند زیرا کمبودهای مؤمنین را با دانش خویش جبران می‌کند و اوست دریائی بیکران و بابی از علم در عصر خویش.

 

حُمران بن اَعْیَن شیبانی:

برادر زراره است که از حواریین حضرت امام محمد باقر(ع) و امام جعفرصادق(ع) به شمار رفته و حضرت امام باقر(ع) به او فرموده که تو در دنیا و آخرت شیعه ما هستید.

واقعا باید علما و فضلا و تئوریسین‌های فکری حال حاضر شیعه جمع شوند و ساعت‌ها جلسه بگذارند تا مقداری درباره این قدرت شاگردپروری و کادرسازی امام باقر(ع) و امام صادق(ع) صحبت کرده و این روش را برای جامعه شیعی و اسلامی بازسازی کنند.

برخی وقتی تعداد شاگردان امام صادق(ع) را می‌شنوند فکر می‌کنند چون بنی العباس و بنی امیه درحال جنگ بودند دیگر کاری با خاندان وحی نداشتند و مثلا هر روز صبح هزاران نفر آزادانه به پای درس حضرت می آمدند و می رفتند و کسی کاری به امام نداشت. امام زمانی در حال پرورش شاگرد بودند که با پنج خلیفه اموی و دو خلیفه سفاک عباسی هم زمان بودند به خصوص منصور دوانیقی که خودش را اعلم می دانست، لذا طاقت و صبر اینکه کسی خود را بالاتر از او بداند نداشت و از آن طرف خونریزی‌های او به‌خصوص نسبت به سادات حسنی در تاریخ معروف است. حال در چنین فضای متشنجی امام صادق(ع) بدون هیچ ترسی عاشورای علمی خود را برپا و چنین شاگردان و اصحاب بزرگی را پرورش دادند.

شاگرد مهم امام صادق(ع)

او کسی است که اهل کوفه است و از کوفه فرسنگ‌ها راه را به عشق امام صادق(ع) طی می‌کند و به شهر مدینه می‌آید. به غیر از امام صادق(ع) دو امام قبل از حضرت یعنی امام سجاد(ع) و امام باقر(ع) را درک کرده است و از خرمن معرفت این دو امام همام توشه گرفته است.

رجالیون بزرگی همچون شیخ طوسی، درباره او تعابیری همچون ثقه‌ای جلیل القدر، فقیه، قاری، لغوی و مقدم در هر فنی به کار می بَرند.

او کسی است که امام باقر(ع) به او دستور می داد که در مسجد مدینه بنشیند و فتوی دهد و بعد امام می‌فرمودند «اِجْلِسْ فِی الْمَسْجِدِ وَ أفْتِ النَّاسَ! فَإنِّی اُحِبُّ أنْ یُرَی فِی شِیعَتِی مِثْلُکَ! / بنشین در مسجد و برای مردم فتوی بده ! چرا که من دوست دارم مثل تو در میان شیعیانم دیده شود».

ببینید این شخصیت در علم آموزی و کسب معرفت چه کرده است که باقرآل محمد(ع) این جملات سنگین و عجیب را نسبت به او بیان می‌کنند.

امروز هرکس از خودش این سوال را بپرسد که آیا وجود امام صادق(ع) اگر اینجا تشریف داشتند یک هزارم این جملات پدر بزرگوارشان را در حق ما بر زبان جاری می کردند؟

نجاشی از بزرگان رجال درباره او روایت کرده است: موقعی که او به مدینه می رفت اهالی مدینه به جهت استماع‌ حدیث و استفاده از محضرش جمع می‌شدند به طوری که در مسجد جای خالی جز کنار ستونی که به آن تکیه می کرد، باقی نمی ماند.

در تاریخ است امام صادق(ع) اینقدر به او علاقه داشتند، وقتی که او را می دیدند دستور می دادند تا برای او بالشتی آورده و بالشت را کنار جایگاه امام بر روی زمین بگذارند تا او بر روی آن بنشینند و خود امام تمام قامت به احترام او بلند می شدند و با وی مصافحه می کردند و او را به آغوش می کشیدند.

حتما افرادی نام این شاگرد امام صادق(ع) را می‌دانند، وی اَبان بن تَغلِب بر وزن تضرِب بود.

خبر فوت اَبان

در تاریخ است چون خبر مرگ اَبان را برای صادق آل محمد(ع) آوردند، امام جمله‌ای در رثای او فرمودند که دیگر در عظمت او حرفی برای گفتن باقی نمی‌ماند. امام با حالتی محزون فرمودند:

ذَکَرْنَا أَبَانَ بْنِ تَغْلِبَ عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ فَقَالَ:

رَحِمَهُ اللَّهُ أَمَا وَ اللَّهِ لَقَدْ أَوْجَع قَلْبِی مَوْت أَبَانٍ. سوگند به خدا آگاه باشید و بدانید که مرگ أبان، دل مرا به درد آورد.

رمز بزرگی ابان، نزد اهل‌بیت(ع)

ابن داود حلی از علمای رجالی قرن هفت در کتاب رجالش می‌گوید: ابان سی هزار حدیث از امام صادق(ع) آموخته و محفوظ بود.

مقام کسی که چهل حدیث حفظ کند

همین امروز اگر می خواهید دل امام صادق(ع) را شاد کنید به این روایت امام صادق(ع) عمل کرده و چند حدیث حفظ کنیم. مَن حَفِظَ عَنَّا أَرْبَعِینَ حَدِیثاً مِنْ أَحَادِیثِنَا فِی الْحَلَالِ وَ الْحَرَامِ بَعَثَهُ اللَّهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ فَقِیهاً عَالِماً وَ لَمْ یُعَذِّبْهُ.

 

دو اخطار جدی امام به ابان

بنا بر روایات وارده وجود نازنین ابان بن تغلب با این عظمت و جایگاه رفیع در دوران زندگی سراسر با برکت خویش دو بار از جانب امام صادق(ع) تذکر جدّی دریافت کرد.

یکی آنجایی بود که ابان می گوید: این افتخار را داشتم که در زیارت بیت الله کنار امام صادق(ع) باشم در حال طواف کردن بودم که مردی از اصحاب به من برخورد و درخواست کرد تا همراه او برای برآوردن حاجتش با او به جایی بروم. او به من اشاره کرد ولی من به دلیل همراهی امام کراهت داشتم که با او بروم. امام صادق(ع) وقتی این صحنه را دیدند به من فرمودند:

 ای ابان! این مرد با تو کاری دارد؟ عرض کردم: آری. فرمودند : او کیست؟ گفتم: او مردی از اصحاب ما است. امام فرمودند: او مذهب و عقیده تو را دارد؟ عرض کردم: آری. فرمودند: نزدش برو. عرض کردم: آقاجان آیا طواف را بشکنم؟ فرمودند: آری. گفتم: اگر چه طواف واجب باشد؟ فرمودند :آری. ابان گوید: پس همراه او رفتم و سپس خدمت امام رسیدم و درخواست کردم که حق مؤمن را بر مؤمن به من خبر دهید. فرمودند: ای ابان این موضوع را کنار گذار و طلب مکن، عرض کردم: چرا، امام فرمودند: ای ابان نیم مالت را به او می‌دهی، سپس به من نگریست و چون دید که چه حالی به من دست داد فرمود: ای ابان، مگر نمیدانی که خدای عز و جل کسانی را که دیگران را بر خود ترجیح داده‌اند یاد فرموده؟ آنجا که فرموده است:

وَ یُؤْثِرُونَ عَلی أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ کان بِهِم خَصاصَةٌ

عرض کردم: چرا قربانت. فرمود: آگاه باش که چون تو نیمی از مالت را به او دهی او را بر خود ترجیح نداده‌ای، بلکه تو و او برابر شده‌اید، ترجیح او بر تو زمانی است که از نصف دیگر به او دهی.

دومین زمانی که امام صادق(ع) به شدت از دست ابان ناراحت شدند، زمانی بود که حضرت از ابان پرسیدند:

عَنْ أَبَانِ بْنِ تَغْلِبَ قَالَ: قَالَ لِی جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ یَا أَبَانُ مَتَی عَهْدُکَ بِقَبْرِ الْحُسَیْنِ قُلْتُ لَا وَ اللَّهِ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ مَا لِی بِهِ عَهْدٌ مُنْذُ حِینٍ فَقَالَ سُبْحَانَ اللَّهِ الْعَظِیمِ وَ أَنْتَ مِنْ رُؤَسَاءِ الشِّیعَةِ تَتْرُکُ زِیَارَةَ الْحُسَیْنِ لَا تَزُورُهُ مَنْ زَارَ الْحُسَیْنَ کَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِکُلِّ خُطْوَةٍ حَسَنَةً وَ مَحَا عَنْهُ بِکُلِّ خُطْوَةٍ سَیِّئَةً وَ غَفَرَ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ مَا تَأَخَّرَ یَا أَبَانُ لَقَدْ قُتِلَ الْحُسَیْنُ فَهَبَطَ عَلَی قَبْرِهِ سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَکٍ شُعْثٌ غُبْرٌ یَبْکُونَ عَلَیْهِ وَ یَنُوحُونَ عَلَیْهِ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَةِ.

یا ابان چه وقت به زیارت قبر حضرت حسین(ع) مشرف شدی؟ عرض کرد: یابن رسول اللَّه خیلی وقت است که امام حسین(ع) را زیارت نکرده‌ام. امام صادق(ع) آنقدر از این جواب ابان ناراحت شدند که فرمودند:

سبحان اللَّه، تو از رؤسای شیعه هستی و زیارت امام حسین(ع) را ترک می‌کنی، به زیارتش نمی‌روی؟! کسی که امام حسین(ع) را زیارت کند خداوند به هر قدمی که برمی دارد یک حسنه برایش می نویسد و از او در مقابل هر قدمش یک گناه محو می‌فرماید و تمام گناهان سابق و لاحقش را می آمرزد، ای ابان وقتی امام حسین(ع) کشته شد هفتاد هزار فرشته ژولیده و غبارآلود بر قبرش از آسمان هبوط کرده و از آن تاریخ تا ظهور قیامت بر او گریه و نوحه سرائی می‌کنند.

این موضوع نشان می‌دهد همه وجود امام صادق(ع) سیدالشهداست. تمام هستی انبیاء و اولیاء سیدالشهداست. تمام هستی و جان حضرت زهرا(س) سیدالشهداست.

 

دل امام صادق(ع) را چگونه به دست آوریم

حتما می پرسید چگونه می توانیم این کار را انجام دهیم. راهکار این است که گره‌ای از کار مومنی باز کنید، ما که بنا بر حدیث شریف نمی‌توانیم حق مومنی را رعایت کنیم پس لااقل بیاییم از مومنین دستگیری کنیم. تا محرم مدت زیادی باقی نمانده است و ایام عید قربان و غدیر نزدیک است و خیلی از جوانها می‌خواهند ازدواج کنند یا خیلی‌ها واقعا مشکل مالی دارند و می‌توان به آنها کمک کرده و دستگیری کرد.

ابان بن تغلب روایت می‌کند که شنیدم امام صادق(ع) می‌فرمودند: هر کس هفت مرتبه گرد خانه کعبه طواف کند، خدای عز وجل، برایش شش هزار حسنه می‌نویسد و شش هزار سیئه از او می‌زداید و شش هزار درجه بالایش می برد. سپس امام فرمودند: روا ساختن حاجت مؤمنی بهتر است از طواف است، و این یعنی اینکه مردم گره از کار خلق باز کنید نه اینکه گره به کار خلق بزنید.

 

منبع: خبرگزاری ایسنا برچسب ها: شهادت امام جعفر صادق (ع) ، تربیت شاگرد ، شاگردان امام جعفر صادق (ع)

منبع: ایران اکونومیست

کلیدواژه: شهادت امام جعفر صادق ع تربیت شاگرد شاگردان امام جعفر صادق ع شاگردان امام امام صادق ع امام باقر ع امام حسین ع ال ح س ی ن عرض کردم

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۷۶۰۷۹۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

شناساندن حضرت حجت(عج) به جهانیان؛ اولین گام ظهور

اولین شرط انتظار؛ معرفت است تا انسان میهمان خود را نشناسد و از خصوصیات خوب او مطلع نباشد منتظر او نخواهد شد. تنها هنگامی انسان در انتظار کسی می‌نشیند که او را خوب بشناسد اما اگر انسان کسی را نشناسد و بداند که آن شخص خواهد آمد برایش اهمیتی نخواهد داشت و منتظر او نخواهد ماند. در مورد انتظار امام زمان (عج) هم چنین است. کسانی که آن حضرت را نمی‌شناسند مانند کفار و یا اهل ادیان دیگر، هرگز انتظار او را نمی‌کشند اما کسانی که او را می‌شناسند و ارزش او را می‌شناسند و مقام او را می‌دانند منتظر او می‌مانند.

کسانی که امام زمان را نمی‌شناسند اگر چه به ظاهر مسلمان باشند چنانچه در این حال بمیرند در حال جاهلیت از دنیا رفته‌اند. چنانکه پیامبر اکرم(ص) فرمود: «من مات و لم یعرف امام زمانه مات میته جاهلیه؛ هر کس بمیرد و امام زمانش را نشناسد به مردن جاهلیت از دنیا رفته است».

بنابراین اولین شرط انتظار، ایجاد معرفت در مورد امام زمان است و طبیعی است که هر مقدار معرفت انسان نسبت به امام زمان بیشتر باشد انسان ارزش او را بیشتر درک خواهد کرد و به عظمت او بیشتر پی خواهد برد و بیشتر تشنه وجود آن حضرت خواهد شد. در حالی که افراد جاهل و ناآگاه به ارزش آن حضرت هرگز احساس تشنگی و عطش نسبت به وجود مقدس آن حضرت نخواهند داشت و بدین جهت از زمره منتظران بیرون هستند. 

البته شناخت امام زمان دو گونه است. گونه اول شناخت تاریخی وجود آن حضرت است مانند اینکه امام دوازدهم است و تاریخ ولادتش در چه سالی است و مانند آن. اما گونه دیگر شناخت امام زمان(ع)، شناخت مقام نورانیت آن حضرت است که این شناخت کار هر کسی نیست و ظرفیت و لیاقت زیادی می‌خواهد. و در حقیقت اصحاب خاص امام زمان(ع) کسانی هستند که آن حضرت را به مقام نورانیت شناخته‌اند برای آگاهی از مقام عظیم امامت رجوع به زیارت جامعه کبیره و تأمل در معانی عمیق و عجیب آن توصیه می‌ شود. همچنین خواندن کتب معتبری که در مورد امام زمان(ع) نوشته شده است می‌تواند انسان را تا حدی به مقام و عظمت امام زمان(ع) آشنا سازد. 

در عصر غیبت امام عصر(عج) هم طبق سفارش آن حضرت باید به مجتهد عادل جامع الشرایط که حافظ دین خداست و امور را نظام می بخشد رجوع کرد که تبعیت از چنین فردی تبعیت از امام عصر(عج) شمرده می‌شود. چنانکه امام عصر(عج) در یکی از توقیعات خود می فرماید: «و اما در رویدادهایی که پیش می‌آید، به راویان حدیث مراجعه کنید، زیرا آن‌ها حجت بر شما هستند و من حجت خدا بر ایشان».

آن جا که رهبر معصوم وجود دارد و رهبریِ مصون از خطا و لغزش منحصر به امام است؛ از این رو پیروی کردن از مدعیان رهبری در برابر رهبری معصوم، برخلاف عقل و منطق است؛ زیرا با وجود رهبر معصوم، پیروی از رهبران غیر معصوم، به هیچ وجه قابل توجیه نیست.

حجت‌الاسلام علی الوندی، کارشناس مهدویت و پژوهشگر مؤسسه کلامی احیا در همدان  اظهار کرد: نشانه‌هایی در خصوص ایام قیام و ظهور در روایات بیان شده است، تطبیق دادن جنگ اسرائیل و غزه با روایات پیش از ظهور کار درستی نیست، چرا که ممکن است تا سال‌های سال هم ظهور رخ ندهد و آن زمان ممکن است که جامعه نسبت به قضیه ظهور دلسرد شود، لذا باید بدانیم که ظهور باید مراحل خود را طی کند.

همانطور که مطابق با گفته رهبر انقلاب نزدیک بودن ظهور، نزدیک بودن زمانی نیست بلکه معنوی می‌باشد، یعنی اگر جامعه جهانی از لحاظ معنوی به آمادگی برسد، ظهور اتفاق می‌افتد.

پیرامون یک سری تطبیقات و گره زدن نشانه‌ها به یکدیگر باید دقت کنید که علائم حتمی ظهور حضرت قائم(عج) ۵ علامت است نه بیشتر نه کمتر و سایر نشانه‌ها و علامت‌ها اگر اعتبار داشته باشند، نهایتاً علائم غیر حتمی می‌شوند لذا در این زمینه دقت داشته باشیم که خیل علائمی که برای ظهور بیان می‌شود و برخی نادانسته یا دانسته به آن دامن می‌زنند، علائم غیر حتمی است، ثانیاً تطبیقش بسیار کار دشوار و محتاطانه‌ای است و به راحتی نمی‌شود هر پدیده‌ای را به روایاتی هر چند صحیح تطبیق داد که متأسفانه در عموم مذهبی‌ها و عموم سرورانی که مطالعات تخصصی و دقیق در مباحث مهدویت ندارند، این موضوع به وفور به چشم می‌خورد.

بر اساس دکترین انقلاب و اندیشه‌های امام(ره) و مقام معظم رهبری، هدف انقلاب مهیاسازی مقدمات ظهور امام زمان(عج) است، لذا حتی اگر ناخواسته توجه مردم فلسطین به مهدویت هم نباشد، این دلگرمی مردم فلسطین به انقلاب اسلامی آن‌ها را به سمت قضیه مهدویت هدایت می‌کند چرا که خمیر مایه و غایت انقلاب اسلامی، جریان مهدویت است.

اینجاست که جریانات فلسطین با مهدویت و ظهور و قیام حضرت حجت(عج) گره می‌خورد و این انقلاب اسلامی است که نقش گره را ایفا می‌کند. از آنجایی که اسرائیل دشمنی است که از نگرش و بینش صحیح نسبت به مباحث معرفتی و دین حق به دور است طبیعتاً نابودی آن زمینه‌سازی قوی برای ظهور خواهد بود. البته علاوه بر روایات همچنان که گفته شده در ابتدای سوره اسراء وعده نابودی یهودیان در آستانه ظهور و یا همراه با ظهور مهدی موعود داده شده است.

متأسفانه ما هنوز در بدیهیات گفتمان‌سازی جهانی مهدویت مانده‌ایم که یک هدف جهانی هم است، اولین وظیفه فضای نخبگانی ما این است، در شرایط ناآرامی جهانی و بریدن ملت‌ها از نظام لیبرال، مهدویت را به گونه‌ای در جهان ترویج دهند که جهانیان بدانند ما یک حضرت مهدی(عج) داریم، یعنی اولین گام برای پیشبرد قضیه مهدویت، شناساندن حضرت به مردم جهان است که اصلا بفهمند حضرت مهدی(عج) هست، او چه کسی است و چه شاخصه‌هایی دارد؟ و بدانند ما در عصر غیبت قرار داریم و باید خودمان را برای ظهور آماده کنیم.

متأسفانه ما نتوانستیم پایه‌ای‌ترین مباحث مهدویت را در ذهن مردم جهان تثبیت کنیم، یعنی ابتدا باید گفتمان‌سازی وجود حضرت را در ذهن جهانیان تبیین کنیم، تا وقتی مردمان جهان اسم آن حضرت را می‌شنوند سؤال در ذهن آن‌ها ایجاد شود که اصلاً حضرت مهدی کیست.

بر طبق آیات موجود در قرآن، تعبیری وجود دارد که می‌گوید دشمنان اسلام می‌خواهند نور دینی که خداوند روشن کرده است را خاموش کنند، اما اراده خدا بر این است که این نور به اتمام برسد، ولی دشمنان ممکن است که ازین قضیه خشنود نشوند و بخواهند سدسازی کنند؛ «یُرِیدُونَ لِیُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْکافِرُونَ»(صف، آیه۸)؛ آنان تصمیم دارند که نور خدا را با دهان‌های خود خاموش کنند، در حالی که خداوند کامل کننده نور خویش است، هرچند کافران ناخشنود باشند.

این آیه شریفه نشان می‌دهد که قبل از ظهور نوری وجود خواهد داشت که خداوند اراده کرده تا به نقطه تاریخی خودش برسد لذا این تعبیر بدان معنا نیست که آن جورها باید به سر حد نهایی خود برسند تا ظهور اتفاق بیفتد، درست است که ممکن است ظلم و فساد در جهان گسترش یابد، اما در کنار گسترش ظلم و فساد، نوری وجود دارد که در دالان تاریخ توأم با ظلم، رو به صعود خواهد بود. به همین سبب قبل از ظهور صلاح و خیر به نقطه صفردرصدی نخواهد رسید بلکه با تفکیک دو جبهه حق و باطل، جبهه نورانیت نیز پیوسته شدت خواهد یافت.

انقلاب اسلامی در نقطه‌ای ظهور کرد که نظریه‌پردازان غربی به این نتیجه رسیده بودند که دین دیگر کارایی خود را از دست داده است و بشر نمی‌تواند با دین به سعادت خود برسد، اما انقلاب اسلامی این نگاه را به طور کلی عوض کرد و به مردم جهان ثابت کرد که نگاه اشتباهی به آن‌ها القا شده است.

انقلاب اسلامی همان نوری است که در در اوج ناامیدی مردم دنیا به ظهور رسید و آن دین‌گرایی خالی از تحریف حول محور جمهوری اسلامی به جهان تزریق شد، ناگفته نماند مقاومت‌ها و بیداری‌هایی که برای مقابله با ظلم و جور به وجود می‌آیند، تحت تأثیر آن نوری (انقلاب اسلامی) که در وسط قرار گرفته به وجود آمده‌اند و اگر نبود این تکیه‌گاه معرفتی و معنوی و مقاومت پویا و زنده در میدان، مقاومتی در سطح کلان در مقابله با نظام سلطه غرب شکل نمی‌گرفت.

لذا مهم‌ترین وظیفه‌ای که می‌توان برای عموم مردم بیان داشت اولاً آشنایی کامل با گفتمان انقلاب اسلامی و ثانیاً صدور انقلاب اسلامی به هرکس که در توانشان هست. شاهد این هستیم مقام معظم رهبری برخی کلیدواژه‌ها را مورد استفاده قرار می‌دهند مثل آتش به اختیار، جنگ روایت‌ها، جهاد تبیین و ...؛ اینها همه ناظر به این موضوع می‌تواند تعریف خاص داشته باشد و وظیفه خاصی را به دوش رهروان قرار بدهد.

منبع: ایکنا (خبرگزاری بین‌المللی قرآن)

دیگر خبرها

  • پشتیبانی ۲۱ میلیارد تومانی از طرح دیمزارها در سال ۱۴۰۳
  • ‌همسر شهید ‌مصطفی خمینی در قم تشییع شد
  • (عکس) سردار سلیمانی و هوگو چاوز، امام مهدی و حضرت مسیح
  • (عکس) سردار سلیمانی و هوگو چاوز، امام مهدی و حضرت عیسی
  • اجتماع بزرگ صادقیون برگزار می‌شود
  • انجام ۲ پرواز به مقصد مدینه منوره
  • شناساندن حضرت حجت(عج) به جهانیان؛ اولین گام ظهور
  • پیام های تسلیت در پی درگذشت همسر شهید آیت الله سید مصطفی خمینی
  • دفاع مقدس برگرفته از تاسوعا و عاشورای حسینی است/ عملیات وعده صادق نتیجه خون شهداست
  • چرا زیارت حضرت عبدالعظیم حسنی برابر با زیارت امام حسین (ع) است؟